دیکشنری
داستان آبیدیک
feeler gauge
فارسی
1
مکانیک
::
فاصلهسنج
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FEEL ON TOP OF THE WORLD
FEEL ONE'S OATS
FEEL ONE'S WAY
FEEL ONESELF
FEEL OUT
FEEL OUT OF PLACE
FEEL OUT OF SORTS
FEEL OUT OF THINGS
FEEL PINCHED
FEEL PUT UPON
FEEL SOMEONE UP
FEEL THE PINCH
FEEL UP
FEEL UP TO
FEELER
FEELER GAUGE
FEELING
FEELING ABOUT
FEELING NO PAIN
FEELING OF AUTONOMY
FEELING OF INADEQUACY
FEELING OF KNOWLEDGE
FEELING OKAY
FEELING PUNY
FEELING TONE
FEELING TYPE
FEELINGLY
FEELINGS
FEELINGS INDIGENOUS
FEESIMPLE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید